یکی از دردناکترین خصیصههای غالب خانوادههای ایرانی اینه که به فرزندشون معنای عشق بی قید و شرط ”unconditional love” رو یاد نمیدهند. تو ، هیچ وقت به خاطر خودت دوست داشته نمیشوی. بلکه همیشه یک سری استانداردها رو باید پر کنی تا دوست داشته بشوی. نمرههات خوب باشه. نقش دختر محجوب یا پسرِ کاری رو به خوبی ایفا کنی. ویژه باشی…
نتیجهش میشه اینکه اون والدِ متوقع حتی اگر هزاران کیلومتر ازش دور شده باشی هم ته ذهنت رسوب میکنه و یه جا در نقش پارتنرت ظاهر میشه یه جا در نقش رئیست، دوستت، راننده تاکسی و… که همیشه و مدام تلاش میکنی راضی نگهشون داری. چون میترسی اگر مطابق میل و ایدهآلهای اونا نباشی دیگه دوستت نداشته باشند و ترک بشوی.
در کنار هیچ آدمی احساس امنیت نمیکنی و در نهایت این فشار خردت میکنه.